Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت

کد جست و جوی گوگل

خاطره ی پروفسور حسابی از ملاقات با انیشتن

مثلث

ریاضی و کامپیوتر - فناوری اطلاعات - علوم پایه

خاطره ی پروفسور حسابی از ملاقات با انیشتن

بنابراین ایشان نامهای همراه با محاسبات مربوطه را برای دفتر ایشان در دانشگاه پرینستون می­فرستند. بعد از مدتی ایشان به این دانشگاه دعوت میشوند و وقت ملاقاتی با دستیار انیشتن برایشان مشخص میشود پس از ملاقات با پروفسور شتراووس به ایشان گفته میشود که برای شما وقت ملاقاتی با پروفسور انیشتن تعیین میشود که نظریهی خود را بهصورت حضوری با ایشان مطرح کنید. پروفسور حسابی این ملاقات را چنین توصیف میکنند:

وقتی برای اولین بار با بزرگترین دانشمند فیزیک جهان آلبرت انیشتن رو به رو شدم ایشان را بی­اندازه ساده، آرام و متواضع یافتم و البته فوق العاده مؤدب و صمیمی. زودتر از من در اتاق انتظار دفتر خودش به انتظار من نشسته بود و وقتی من وارد شدم با استقبالی گرم مرا به دفتر کارش برد و بدون اینکه پشت میزش بنشیند، کنار من روی مبل نشست. نظریهی خود را در ارتباط با بینهایت بودن ذرات برای ایشان توضیح دادم. بعد از اینکه نگاهی به برگههای محاسباتی من انداختند، گفتند که ما یک ماه دیگر با هم ملاقات خواهیم کرد. یک ماه بعد وقتی دوباره به ملاقات انیشتن رفتم به من گفت: من به عنوان کسی که در فیزیک تجربهای دارم میتوانم به جرأت بگویم نظریهی شما در آیندهای نه چندان دور، علم فیزیک را متحول خواهد کرد. باورم نمیشد که چه شنیدهام. دیگر از خوشحالی نمیتوانستم نفس بکشم. در ادامه توضیح دادند که البته نظریه شما هنوز متقارن نیست، باید بیشتر روی آن کار کنید. برای همین بهتر است به تحقیقات خود ادامه دهید. من به دستیارم خواهم گفت همهی امکانات لازم را در اختیار شما بگذارند. به این ترتیب با پیگیری دستیار و ارسال نامهای با امضاء انیشتن، بهترین آزمایشگاه نور آمریکا در دانشگاه شیکاگو با امکانات لازم را در اختیار من قرار دادند و در خوابگاه دانشگاه نیز یک اتاق بسیار مجهز مانند اتاق یک هتل در اختیار من گذاشتند. اولین روزی که کارم را در آزمایشگاه شروع کردم و مشغول جابجایی وسایل شخصی بر روی میزم و کشوهای آن بودم متوجه شدم یک دسته چک سفید که تمام برگههای آن امضاء شده بود در داخل یکی از کشوها جا مانده است. به سرعت آن را نزد رئیس آزمایشگاه بردم و مسئله را توضیح دادم. رئیس آزمایشگاه گفت: این دسته چک جا نمانده، متعلق به شماست که تمام نیازمندیهای تحقیقاتی خود را بدون تشریفات اداری تهیه کنید. این امکان برای تمام پژوهشگران این آزمایشگاه فراهم شده است. گفتم اما با این روش امکان سوء استفاده هم وجود دارد. او در پاسخ گفت درصد پیشرفت ما از این اعتماد در مقابل خطاهای احتمالی همکاران خیلی ناچیز است.

بعد از مدتها تحقیق بالأخره نظریهام آماده شد و درخواست جلسهی دفاعیه را به دانشگاه پرینستون فرستادم و بالاخره روز دفاع مشخص شد. با تشویق حاضرین در جلسه وارد سالن شدم و با کمال شگفتی دیدم انیشتن در مقابل من ایستاد و ابراز احترام کرد و به دنبال او سایر اساتید و دانشمندان هم برخاستند. من که کاملاً مضطرب شده و دست وپای خود را گم کرده بودم با اشـارهی انیشتن و نشستن در کنار ایشان کمی آرامتر شده، سپس به پای تخته رفتم، شروع کردم به توضیح معادلات و محاسباتم و سعی کردم که با عجله نظراتم را بگویم که پروفسور انیشتن من را صدا کرده و گفتند که چرا اینهمه با عجله؟ گفتم نمیخواهم وقت شما و اساتید را بگیرم، ولی ایشان با محبت گفتند خیر الان شما پروفسور حسابی هستید و من و دیگران الان دانشجویان شما هستیم و وقت ما کاملاً در اختیار شماست.

آن جلسهی دفاعیه برای من یکی از شیرینترین و آموزندهترین لحظات زندگیم بود. من در نزد بزرگترین دانشمند فیزیک جهان یعنی آلبرت انیشتن از نظریهی خودم دفاع میکردم و مردی با این برجستگی من را استاد خود خطاب کرد و من بزرگترین درس زندگیم را نیز آنجا آموختم که هر چه انسانی وجود ارزشمندتری دارد، به همان اندازه متواضع، مؤدب و فروتن نیز هست. بعد از کسب درجه­ی دکترا، انیشتن به من اجازه داد که در کنار او در دانشگاه پرینستون به تدریس و تحقیقاتم ادامه دهم.
 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+ نوشته شده در  برچسب:,ساعت   توسط سيد محمد رضا علوی صدر (زارعی)